رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 22 روز سن داره

ghandasal

شعر

عزیزدل مامان : وقتی تودل مامان بودی هرروز چندبار این شعرها روبرات می خوندم حالا هم وقتی این شعر رو می خونم فوری ساکت میشی انگار نه انگار که گریه می کردی مثل اینکه فقط از این شعر خوشت اومده تو حوض خونه ما      ماهیای رنگارنگ        بالا و پایین میرن         با پولکای قشنگ کلاغه تا می بینه     کنارحوض می شینه           میخواد ماهی بگیره         ماهیا قایم میشن به زیر آبها میرن       کلاغ ...
19 مهر 1390

بدون عنوان

گل پسر ما انگشت پاشو کشف کرد تا چشمش به پاهاش می افته فوری میگیره دستش و میبره سمت دهنش این شکلی   ...
19 مهر 1390

توربین های منجیل

اینجا گل پسر ما رفته بود تا نزدیکتی توربینای منجیل انقد سرد بود کلی پیچوندیمش فقط کله ی نازش معلومه           ...
21 شهريور 1390

کوهنوردی قند عسل

اینجا رفته کوه وکلی از اینکه ما سربالایی می رفتیم ذوق می کرد و از کوهم خوشش اومده بود     ...
19 شهريور 1390

4ماهگی رادمهر

اغاز ٤ ماهگی رادمهر که اول اولش واکسن زدو روز اول کلی بی حال بود این شیطون ما بهش نگاه میکردی دلش واسش کباب می شد خاله واست بمیره زود بزرگ شی دیگه این واکسنا تموم شه ولی تو این عکسا از اون روز بد گذشته و جیگره ما خیلی قنده                   ...
19 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ghandasal می باشد